در رسانه | روزنامه خراسان | فیروزی:خراسان رضوی به اندازه ۱۵ استان معتاد متجاهر دارد!

نویسنده : ترسول – تفریحی؛ سرانجام پرونده های جنجالی بهزیستی چه شد؛ پرونده هایی که با نام قربانیان آن یعنی «عسل» و «ساجده» مورد توجه افکار عمومی قرار گرفت و در همان زمان کلی سر و صدا به پا کرد؟ این سوال به همراه کلی سوال ریز و درشت دیگر را در میز داغ خبرنگاران خراسان رضوی با مدیرکل و معاونان بهزیستی مطرح کردیم و قلم تیز کردیم که مطالبات به حق جامعه مددجویان بهزیستی و البته مطالبات افکارعمومی درباره آسیب های اجتماعی را پیگیری کنیم. تحریریه روزنامه خراسان رضوی پس از میزبانی از مدیران سازمان امور مالیاتی، دادستان و معاونانش، این بار میزبان مدیرکل و چهار معاون بهزیستی استان بود؛ اداره ای که به گفته مدیرکل، کثیرالوظیفه و مظلوم است. با همه این اوصاف خبرنگاران خراسان رضوی انتقادات و مطالبات مردمی را در این میز خبری سر جمع کردند و از سرنوشت پرونده های دردناک «عسل» و «ساجده» گرفته تا عکس العمل جناب مدیرکل در مواجهه با کودکان کار سر یک چهارراه نتیجه قانون خانه دار کردن خانواده های دارای دو معلول یا بیشتر و خیلی مشکلات دیگر را از مدیران بهزیستی استان مطالبه و پیگیری کردند.

ما با روزنامه خراسان بزرگ شدیم

پس از خوش و بش ها و چاق سلامتی های معمول، مدیرکل بهزیستی ابتدا از علقه اش به روزنامه خراسان گفت و به مرور خاطراتش با روزنامه خراسان پرداخت. مسعود فیروزی گفت: روزنامه خراسان برای نسل ما صرفا یک وسیله و یک واسطه انتقال خبر نیست بلکه یک خاطره است و ما با روزنامه خراسان بزرگ شدیم. الان هم با همه گرفتاری هایی که دارم و از ساعت ۶:۳۰ که به اداره می روم و تا ساعت ۲۲-۲۳ که به خانه برمی گردم، واقعا فرصتی برایم باقی نمی ماند اما اول صبح به محض این که در محل کارم حاضر می شوم، اولین کاری که انجام می دهم خواندن روزنامه خراسان است، فقط هم روزنامه خراسان را می خوانم. همیشه این روزنامه روی میزم هست و وقت می گذارم تا آن را بخوانم و موارد مرتبط را هم با دقت می خوانم، بعد به سراغ کارهای دیگر می روم. وی افزود: سابقه تاریخی ارتباط بهزیستی با روزنامه خراسان هم سابقه خوبی بوده، امیدوار هستیم که این سابقه در این دوره هم اتفاق بیفتد. با توجه به تعدد وظایفی که بهزیستی برعهده دارد، روزنامه ها می توانند کمک های زیادی به ما بکنند، ما علاقه مند هستیم یک موسسه بزرگ و یک مجموعه رسانه ای فرااستانی و کشوری با چنین عقبه و سابقه ای به کمک مان بیاید. به نظر من مدیران هوشمند حتما و حتما و حتما از فضای رسانه استفاده می کنند، از تجربه و تخصص آن ها برای نمایش دادن فعالیت های مثبت شان، کمبودها و نگرانی هایی که برای جامعه هدفشان دارند، استفاده می کنند و چه بسا اگر این رابطه هوشمندانه باشد، امکان دارد بسیاری از دغدغه مندی ها و کمبودهایی که هست و شاید به عنوان مدیر به تنهایی نتوان آن ها را مطرح کرد، با کمک رسانه حتما می‌توان این مشکلات را رفع کرد.

پس از گفت و گوهای ابتدایی، نوبت به سوالات خبرنگاران رسید و فضای جلسه و مباحثه ها داغ شد. خبرنگاران ما سوالات خود را همان ابتدا با پرونده های جنجالی بهزیستی که موجب جریحه دار شدن افکار عمومی شده بود، شروع کردند و آقای مدیرکل هم البته سعی کرد از پاسخ دقیق درباره سرانجام این پرونده ها فاصله بگیرد و بیشتر بر پیشگیری از وقوع دوباره آن ها تمرکز کرد.

سرانجام پرونده عسل و ساجده چه شد؟

اولین سوال خبرنگاران خراسان از مدیرکل بهزیستی استان درباره پرونده های پرحاشیه بهزیستی بود، اتفاقاتی که در حوزه نظارتی بهزیستی طی سال های اخیر رخ داد و باعث جریحه دار شدن افکار عمومی شد. قتل عسل توسط نامادری اش در سال ۹۹ یکی از این پرونده ها بود که در آن شائبه هایی از اهمال ۱۲۳ و پاسخ مسئولانه ندادن این سامانه به تماس های همسایگان و استمداد آن ها برای عسل مطرح بود اما تا امروز نتیجه بررسی های بهزیستی روی این پرونده مشخص نشده و افکار عمومی متوجه نشدند که آیا با افرادی که در این خصوص قصور داشتند، برخوردی صورت گرفت یا خیر؟ همچنین درباره خودکشی ساجده، دختر ۱۵ ساله مشهدی در خانه سلامت بهزیستی پرسیدیم، پرونده ای که حتی به اعلام جرم علیه مدیرکل وقت، اهمال مدیران وقت بهزیستی و مدیرخانه سلامت منجر شد.

مدیرکل بهزیستی استان در پاسخ به این سوالات گفت: مسیر صدور مجوز برای مراکز شبانه روزی ما مشخص است، این که دریافت مجوز چه شرایطی دارد، چه قابلیت هایی لازم است، محل و کارکنان چه شرایطی باید داشته باشند و ... یک دستورالعمل نظارتی داریم که در آن مشخص شده اگر اتفاقی در این مراکز رخ داد، چاره چیست. اگر اتفاقاتی که می افتد خطر جانی برای جامعه هدف داشته باشد و پیشگیری بشود، ما می توانیم در جا این مرکز را تعطیل کنیم، یعنی مرکز را تعطیل موقت کنیم، بعد اگر این تصمیم در کمیسیون عالی نظارت بهزیستی کشور تایید شود، تعطیلی باز هم ادامه دار می شود، اگر هم به نظر آن ها این تصمیم اشتباه باشد رای می شکند. روال کمیسیون نظارت بهزیستی هم به این صورت است که ابتدا یک تذکر به شهرستان می دهد و زمانی را مشخص می کند تا ظرف آن نواقص موجود رفع شود، اگر نواقص رفع شد کار نظارت مختومه است اما اگر نواقص رفع نشد شهرستان و استان تقاضا می دهند و می گویند ما تذکرها را داده ایم و این تعداد نواقص را رفع کرده ایم و این تعداد دیگر رفع نشده است، این جا به مرحله اخطار می رسیم، اخطار اول داده می شود و شما باید ایرادات را رفع کنید، اگر ایرادات رفع نشد می رسیم به اخطار دوم و تعطیلی موقت و ادامه ماجرا. در مجموع چنین مواردی طبیعی است، یعنی طبیعی نیست ولی دور از انتظار نیست که یک اتفاق ناگوار در یک مرکز بیفتد که بالاخره مقصر هم خود آن مرکز باشد. البته برای ما یک مورد هم زیاد است و روح و روان ما را درگیر می کند. به هر حال وقتی یک اتفاق این چنینی می افتد، ما باید ببینیم که آیا براساس هیجانات پیش برویم یا این که برویم و بررسی و واکاوی کنیم تا میزانی که باید با آن مرکز برخورد بشود و از طرفی این اتفاق را داده کاوی بکنیم و اطلاعات و تجربیات به دست آمده را به کار بگیریم تا در جای دیگری این اتفاق تکرار نشود.

بالاخره تکلیف اهمال کاران در پرونده ساجده و عسل چه شد؟

فیروزی: اتفاقات مربوط به ساجده و عسل، مواردی بوده که در دوران بنده رخ نداده و حضور بنده پس از حدود سه یا چهار ماه از این اتفاقات بود اما به هر حال سیاست من این است که اولا چنین اتفاقاتی نیفتد، ثانیا اتفاق نیفتد و باز هم اتفاق نیفتد و نظارت ها دقیق انجام بشود. مثلا همین چند وقت پیش ضمن نظارت هایی که به شکل روال معمول انجام می شد، ظرف مدت ۱۰ روز در ساعات خارج از وقت اداری، ۳۰۰ مرکز شبانه روزی در شهرستان ها با حضور رئیس بهزیستی هر شهرستان و کارشناسان مسئول و در مشهد با حضور معاونان و کارشناسان مسئول و حتی خودم، نظارت و بازرسی شد. الان هم جلساتی داریم که در هر جلسه مدیران ۲۰ تا ۳۰ مرکز حضور پیدا می کنند و آن هایی که لایق تقدیر هستند، تقدیر می شوند، به آن هایی هم که لازم است تذکر و اخطار داده می شود. معمولا هم سعی نمی کنیم که حق و حقوق مددجو ضایع شود و ما مدیون آن ها بشویم، مددجویان ما عائله حاکمیت هستند، بسیاری از آن ها درمانده  و با هزاران دغدغه و مشکل به بهزیستی آمده اند، اگر جایی لازم باشد که فرد متخلف به نظام قضایی ارجاع شود، حتما این کار را می کنیم، اگر لازم باشد که خودمان بر اساس آیین نامه های نظارتی که داریم برخورد کنیم، این کار را انجام می دهیم اما حتما در درجه اول، دوم و سوم توجهمان به این است که از ابتدای کار نظارت ها به نحوی باشد که این اتفاقات نیفتد.

نباید بر موج هیجان سوار شویم

مدیرکل بهزیستی ادامه داد: میانگین ما در اتفاقاتی که می افتد، نسبت به میانگین کشور یا حتی خود بهزیستی بسیار پایین تر است، حتی نسبت به میانگین اتفاقاتی که در خود خانواده ها هم رخ می دهد بسیار کمتر است اما در زمان وقوع این اتفاقات ما چه می کنیم؟ اولین کار ما این است که بر موج هیجان سوار نشویم، با منطق برویم و ماجرا را مدیریت بکنیم، اگر کسی آسیب دیده برویم و نیاز درمانی و... را بسته به نوع اتفاقی که افتاده برطرف کنیم. در ادامه هم در جایی که پاسخی لازم است، پس از آن که همه زوایای قضیه را مشخص کردیم، طبق شیوه ای که داریم روابط عمومی ما پاسخ می دهد، بعد اگر رسانه ها با پاسخی که روابط عمومی می دهد اقناع نشدند، زنگ می زنند و ما هم پاسخ می دهیم، البته خیلی از موارد هم هست که حکم مشوش کردن اذهان عمومی را در این شرایط بد اقتصادی و التهابات اجتماعی دارد و خیلی وقت ها تا جایی که بتوانیم سعی می کنیم ذهن مردم درگیر این نوع مسائل نشود.

 درباره پرونده عسل بالاخره اهمال ۱۲۳ اثبات شد؟ روند فعالیت ها در اورژانس اجتماعی اصلاح شد؟

فیروزی: هم اکنون اگر شما در هر زمانی به ۱۲۳ زنگ بزنید، بعید می دانم که پاسخگو نباشد، چون مانیتورینگ گذاشتیم و تمام تماس ها ضبط می شوند که این ها یکی از اولین کارهایی بود که بنده پس از مدیریتم انجام دادم. البته در کنکاشی که ما در پرونده عسل انجام دادیم، مشخص شد واقعا خیلی چیزهایی که راجع به تماس گرفتن با ۱۲۳ می گفتند، واقعیت نبود. پرینت هایی را در آوردیم و دیدیم اصلا تماسی درکار نبود اما به هر حال الان ما برای این که بتوانیم اوضاع را بررسی کنیم، کارشناس مسئول من دستور دارد که به صورت تصادفی تلفن ها را بررسی کند. هم به این دلیل که مطمئن بشویم تلفن ها همگی پاسخ داده شده اند و هم این که چک بکنیم آیا کارشناس پاسخ تخصصی کارشناسی به افراد داده است یا نه، این موارد رصد می شود. اگر پاسخ کارشناسی نداده، بررسی می کنیم ببینیم علتش چیست؟ آیا کارشناس ما حال و حوصله نداشته یا نیاز به آموزش دارد؟ برخی ها هستند که از کلیت یک فرایند و وظایف یک سازمان اطلاع ندارند و این موضوع مشکلاتی را ایجاد کرده است. به عنوان مثال فردی با ۱۲۳ تماس می گیرد و می گوید در محله ما یک سری دختران فراری پارتی گرفته اند، بیایید این ها را جمع کنید و ببرید، در حالی که برای رسیدگی به این موضوع باید به پلیس زنگ بزنند، پلیس به این موضوع رسیدگی می کند، بعد بررسی می کند که آیا دختران فراری هستند و آن ها را به قاضی می سپارد، سپس قاضی آن ها را به ما ارجاع می دهد اما وقتی که کارشناس ما همین مسئله را برای این شهروند توضیح می دهد، این فرد شاکی می شود و مثلا تماس می گیرد با رسانه ها و گلایه می کند. ما در بسیاری از مواقع وقتی می بینیم در یک مرکز اتفاقی افتاده، ضمن این که اخطار می دهیم، اگر ببینیم خطای رخ داده فاحش بوده یا ندانم کاری تعمدی بوده، به مسئول مرکز می گوییم که باید از آن فرد خاطی در دادسرا شکایت کند.

 درباره پرونده خودکشی ساجده در یکی از مراکز زیرنظر بهزیستی، آیا موضوع آسیب شناسی و مشکلات آن مرکز رفع شد؟

مدیرکل بهزیستی: مرکزی که ساجده در آن خودکشی کرد، یکی از ۹ مرکز حاکمیتی ما بود. مرکز خصوصی نبود که بخواهیم آن را تعطیل کنیم، کارهایی که ما در این باره انجام دادیم این بود که مراقب ها و ناظران این مرکز را بیشتر کردیم، غربالگری برای ارجاع افراد به مراکز را خیلی تخصصی تر و کارشناسی تر کردیم، دوربین ها و کنترل نظارت و بازدید را خیلی خیلی بیشتر کردیم تا ان شاءا... دیگر این اتفاق نیفتد.

کمپ های غیرمجاز ترک اعتیاد همچنان پابرجا

 آقای فیروزی، با وجود پیگیری های زیاد، هنوز هم کمپ های غیرمجاز و زیرزمینی ترک اعتیاد در مشهد فعالیت دارند. روزنامه خراسان طی سال های اخیر گزارش های زیادی در این زمینه کار کرد، شما چه برنامه ای برای مهار رشد قارچ گونه این مراکز و برخورد با آن ها دارید؟

مدیرکل بهزیستی: ما ۶۰ کمپ مجاز و حدود ۳۰۰ مرکز سرپایی مجاز داریم اما به نظر شما ما چه اطلاعی داریم که در فلان کوچه پس کوچه و فلان محله در یک پهنه دورافتاده ای در حاشیه شهر مشهد یا مثلا در صالح آباد که لب مرز است، یک نفر رفته خانه اش را کمپ کرده و افرادی را نگهداری می کند؟ ما در این زمینه وظیفه ای نداریم اما از طرف دیگر برای این که روی کارمان تعصب داریم، خیلی خودمان را کنار نمی کشیم، یعنی اگر در جایی به ما گزارش بدهند یا خودمان متوجه بشویم که مرکز غیرمجازی وجود دارد، بلافاصله به بازدید می رویم و اگر مسئله درست بود، به پلیس اماکن اعلام می کنیم و این کار را در حوزه توان‌بخشی هم انجام می دهیم. از طرف دیگر هم آدرس تمامی مراکز مجاز در تمام حوزه های توان‌بخشی، پیشگیری و اجتماعی بهزیستی را از طریق رسانه ها اعلام و کیوآرکدی هم تهیه و در شبکه های اجتماعی منتشر کردیم و باز هم اطلاع رسانی می کنیم تا مردم مراکز مجاز را بشناسند. ما فقط همین کار را می توانیم انجام بدهیم.

 درباره کمپ های ماده ۱۶ گلایه ای که پیمانکاران آن دارند، تاخیر در پرداخت مطالبات شان است. میزان بدهی بهزیستی به کمپ های ماده ۱۶ چقدر است و چه اقداماتی برای پرداخت این بدهی انجام شده؟

فیروزی: ما بدهی ها را سال به سال مالی حساب می کنیم، اگر تا پایان سال مالی گذشته کسی هست که یک ریال طلب داشته باشد، بیاید و بگیرد. سال های سال است که پیمانکاران دارند این کار را می کنند، خیلی هم زحمت می کشند و دستشان درد نکند، کار بسیار سختی هم هست، این اتفاقی است که همه دست به دست هم داده اند، بالاخره از یک جایی تامین اعتبار و پیگیری هایی شده و همه آن را پذیرفته اند و موضوعی است که دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد. بالاخره منابع آن از جاهای مختلف تامین می شود، شورای عالی مبارزه با موادمخدر و آقای استاندار که به شدت پیگیر هستند و کمک می کنند. آقای فرماندار هم برای مشهد به شکل اساسی دنبال کار است. امسال ما از جایی پول را تامین و فروردین را زودتر با کمپ ها تسویه کردیم اما اردیبهشت، خرداد و تیر را طلبکار هستند. مبلغ بدهی سال ۱۴۰۱ را ستاد مبارزه با موادمخدر کشور هنوز اعلام نکرده، بودجه ای هم هنوز ابلاغ نشده اما ما در حال پیگیری هستیم تا امسال هم مسئله حل شود.

خراسان رضوی به اندازه ۱۵ استان معتاد متجاهر دارد!

مدیرکل بهزیستی استان تصریح کرد: اگر تسویه حساب با کمپ ها بر اساس اعتبارات کشوری باشد، هیچ بخشی از آن در استان مرتفع نمی شود، شرایط استان ما در این زمینه ها بسیار پیچیده است. استانی به من زنگ زده و گفته که من ۱۰۰ معتاد متجاهر دارم چه کار کنم؟ گفتم من اگر مثل شما فقط ۱۰۰ معتاد متجاهر داشتم، آن ها را می بردم خانه خودمان! خراسان رضوی یک تنه به اندازه ۱۵ استان، معتاد متجاهر دارد. فلان استانی که به عنوان یک افتخار که البته افتخار هم هست، می گوید ما یک معتاد متجاهر هم نداریم، این حرف خود را رسما اعلام کند تا ما نزدیک به ۴۰۰ نفر از معتادانی که از استان آن ها در کمپ های ما اقامت دارند، برایشان بفرستیم. شرایط مشهد به لحاظ شرایط کالبدی شهر، هم مرزی با چند استان و... باعث شده که این معتادان که راه کسب درآمدشان دزدی های خرد است، جایی بهتر از مشهد سراغ نداشته باشند. به محض این که زوار امام رضا می آیند، این ها هم به مشهد می آیند، چون وقتی از زائر می دزدند، این بندگان خدا نه راه کلانتری را می دانند و نه فرصت ماندن در شهر مشهد برای پیگیری را دارند، پس قید مالشان را می زنند و سارق را به خدا واگذار می کنند. در خصوص کودک کار و خیابانی و دیگر آسیب ها هم شرایط به همین صورت است و همه به مشهد می آیند.

یکی از پروژه های مهم در حوزه آسیب های اجتماعی طی این سال ها، سامان دهی کودکان کار است که بخش زیادی از دستگاه های متولی پای کار آمده اند. طی گفت و گوی اخیر ما با معاون دادستان، وی گلایه های جدی از اهمال برخی دستگاه ها و همکاری نکردن آن ها داشت، در این مسیر کدام دستگاه ها کمترین همکاری را داشتند و اقدامات برای تکمیل طرح سامان دهی کودکان کار به کجا رسید؟

مدیرکل بهزیستی خراسان رضوی: در این زمینه یک آیین نامه سامان دهی داریم که مربوط به ۱۷ سال قبل است و شاید اصلا لازم باشد که اول از همه همین آیین نامه اصلاح شود. در این زمینه شروع کار با شهرداری است که باید کودکان را جمع آوری کند، بهزیستی یک مرکز غربالگری دارد که تیم ما و دادسرا این کودکان را غربال می کنند تا مشخص شود چه کسانی باید به خانواده برگردند، چه کسانی به خاطر نیازشان کار می کنند، چه کسانی را خانواده باید تعهد بدهد یا این که خانواده اصلا خبر ندارد و این که کدام یک حرفه ای و سابقه دار است و ما باید از آن ها برای مدت ۲۱ روز نگهداری کنیم و بعد از آن تحویل خانواده شوند یا در ادامه به یکی از مراکز ما تحویل شوند. طبق همین مقررات تمام کودکان کار و حتی آن هایی را که اتباع هستند، بیمه سلامت باید به صورت رایگان بیمه کند، نیازهای درمانی شان باید توسط دانشگاه علوم پزشکی و وزارت بهداشت رفع شود، برای اشتغال یا اهدای وام اشتغال به خانواده آن ها وزارت رفاه، تعاون و کار باید اقدام کند، فنی و حرفه ای برای حرفه آموزی به آن ها یا خانواده هایشان موظف است، اداره اتباع باید تکلیف اتباع را مشخص کند و ... از هزار و ۴۰۰ کودک کاری که سامان دهی کردیم، نزدیک به هزار و ۱۰۰ کودک افغانستانی بودند. آموزش و پرورش باید تکلیف بازماندگان از تحصیل را معلوم کند، کمیته امداد باید کودکان کاری را که خانواده هایشان نیازمند هستند، تحت پوشش بگیرد، هلال احمر هم همین طور وظیفه دارد و همان طور که می بینید این موضوع بسیار پیچیده ای است. فرهنگ سازی و اصلاح فرهنگ های غلط هم باید در دستور کار قرار گیرد، قدیم ها اگر می خواستیم یک نفر را کاردرست معرفی کنیم، می گفتیم فلانی از ۱۲ سالگی خرج خانواده اش را درمی آورده اما امروز اگر یک بچه ۱۲ ساله کار کند، جرم است. به عنوان مثال  امروز خیری می آید و می گوید ۲۰ کودک کار به من بدهید تا در خط تولید مشغول شان کنم، خب ما می بینیم طبق قانون، این کار جرم است، در فنی و حرفه ای می خواهیم برای این بچه ها دوره آموزشی بگذاریم باز می بینیم صد تا گیر هم آن جا دارد، این مشکلات را حل می کنیم و باز باید به خیر بگوییم چون این بچه ها در سن سوادآموزی هستند باید خط تولیدت را از ساعت ۳ و ۴ عصر تا نصف شب بگذاری چون صبح بچه ای حق کار کردن ندارد و خلاف است. در مجموع شاید نیاز باشد که محققان روی این مباحث کار کنند.

ماجرای مواجهه مدیر کل با کودکان کار سر چهارراه

 آقای فیروزی بالاخره شما در این شهر زندگی می کنید و قطعا با کودکان کار سرچهارراه ها مواجهه داشته اید، واکنش شما به عنوان متولی این موضوع در مواجهه با کودکان کار چه بوده است؟  

فیروزی خنده ای کرد و پاسخ داد: خب، من نمی دانم الان به عنوان یک مدیر صحبت کنم یا به عنوان یک شهروند! از روی احساساتم پاسخ بدهم یا از روی حرف های کارشناس. بله، من خودم هم این بچه ها را دیده ام، کمک هم کرده ام، خوشبختانه حالا تعداد کودکان کار خیلی کمتر است، خیلی ها هم می دانند که نباید به این بچه ها کمک بکنند اما خب بالاخره ممکن است گاهی تحت تاثیر احساسات قرار بگیرند و کمکی بکنند. خود ما معمولا سعی می کنیم فرار کنیم، حالا یا پشت ماشین ها قایم بشویم یا وقتی که چراغ سبز می شود، زود گازش را بگیریم و برویم ولی خب خوشبختانه الان این مشکل خیلی کمتر است.

 یکی از مطالبات جدی مددجویان شما تامین مسکن برای خانواده های دارای دو معلول و بیشتر است. در این خصوص در استان چند خانواده شناسایی شده و چه تعداد در نوبت هستند؟

پاسخ این سوال را حمیده محدث، معاون اشتغال، مسکن، موسسات خیریه و مشارکت های مردمی بهزیستی استان داد و گفت: خدمات مسکن، خدمات گران قیمتی است که ما فقط وظیفه تسهیل گری در این حوزه را داریم، از سال ۹۸ تا پایان ۱۴۰۰ که طبق توافق نامه های قبلی وظایفی داشتیم، هزار و ۲۶۳ خانوار را صاحب مسکن کردیم امروز اما در سازمان بهزیستی کشور تفاهم نامه دو جانبه جدیدی بین بهزیستی و بنیاد مستضعفان شکل گرفته که طبق آن به خانوارهای شهری ۲۰۰ میلیون تومان کمک بلاعوض و به خانوارهای روستایی ۱۰۰ میلیون تومان کمک بلاعوض تعلق می گیرد که می تواند در قالب اقدام ملی مسکن باشد یا نباشد. تعداد این خانه ها در کشور چهارهزار مورد است، فعلا در مرحله اول ما مددجویان خانوارهایی را که خودشان زمین داشتند، اعلام کردیم که خارج از طرح اقدام ملی مسکن اجرا شود که سهم استان ۲۵۰ خانوار شد و تا پایان ۱۴۰۱ باید برنامه ریزی و حداقل تعداد ۶۰ درصد خانه ها تحویل خانواده ها شود. البته هنوز ابلاغ اعتبار نشده اما خانوارها مشخص است و در بسیاری موارد هم بنا بر پیشرفت فیزیکی دارد. خانواده هایی هم که شرایط اقدام ملی مسکن را دارند، هم اکنون حدود هزار و ۲۰۰ خانوار هستند که کارهایشان در حال انجام است تا در مراحل بعدی تحت پوشش این طرح قرار بگیرند.

 میانگین دریافتی مددجویان به عنوان کمک چقدر است؟ آیا کفاف هزینه های درمان، زندگی و مشکلات معلولان را می دهد؟

حمیدرضا علیزاده، معاون امور توان بخشی بهزیستی خراسان رضوی: درخصوص حوزه توان بخشی چندین روش برای کمک به افراد دارای معلولیت داریم، کمک به مستمری بگیران، کمک در قالب ایاب و ذهاب، هزینه تحصیلی، درمان، توان پزشکی، لوازم توان بخشی، کمک موردی و معیشتی، مراقبت درمنزل، ویزیت درمنزل وحق پرستاری و... با پیگیری هایی که شده از سال گذشته آمارمستمری بگیران از۵۷ هزار به ۷۴ هزار نفر رسیده که بیش از ۸۰ درصد پرونده های فعال مستمری بگیر شده اند و تقریبا افرادی که دارای معلولیت شدید یا خیلی شدید هستند و حتی تعدادی از معلولان متوسط و ضعیف که آزمون های وسع آن ها پایین است هم مستمری دریافت می کنند، اگرچه مبلغ این کمک ها باتوجه به تورم ناچیز است. تعدادی از معلولان حق پرستاری خانواده محور دریافت می کنند که ماهانه یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان است و همچنین کمک های دیگری از قبیل خدمات درمنزل برای معلولان بسترگرا و ویزیت در منزل را داریم که برای پیگیری سلامت و استقلال به آن ها اعطا می شود. سالانه مقدار کمی اعتبار موردی هم داریم که برای هزینه کمک معیشتی به خانواده های نیازمند پرداخت می شود. درخصوص هزینه های درمان و دیگر کمک ها باتوجه به آمار بالای معلولان در استان، تعدد فعالیت ها وکمبود اعتبارات، قادر نیستیم به تمامی افراد متقاضی کمک کنیم.

مصوبه ای طی سال های اخیر داشتیم که به ساختمان های تازه سازی که برای معلولان مناسب سازی نشده باشد، پایانکار داده نشود. این مصوبه پیگیری شد؟ آیا اجرایی می شود؟

معاون امور توان بخشی بهزیستی استان: درخصوص بحث دسترس پذیری یا مناسب سازی محیط شهری و اداری در پنج سال اخیر، جلسات ستاد مناسب سازی که رئیس آن، استاندار است، با حضور معاونت عمرانی و دبیری اداره کل بهزیستی استان و تعداد زیادی از دستگاه های دیگر برگزار شده و کمیته های فنی استان مصوبات بسیار خوبی درخصوص رعایت  و دسترس پذیری ساختمان ها و اماکن عمومی داشته اند که در سازمان نظام مهندسی وشهرداری دستورالعمل های آن  گنجانده شده است، چندین دوره آموزشی هم برای مهندسین برگزار شده و اتفاق های خیلی خوبی هم رخ داده اما متاسفانه بازهم دیده می شود که ساختمان هایی ساخته شده اند که اصول اولیه مناسب سازی را رعایت نکرده اند، دراین خصوص نظام مهندسی و شهرداری ها باید پاسخگو باشند.

بلایی به نام مجهول الهویه های قلابی!

در ادامه مدیرکل بهزیستی خراسان رضوی، معضل مجهول الهویه های تقلبی را که برای دریافت خدمات رایگان از سوی خانواده هایشان رها می شوند، مطرح کرد و گفت: به عنوان مثال حدود ۶۰ درصد سالمندان ما در خانه های سالمندان مجهول الهویه هستند که اغلب آن ها خانواده دارند. این خانواده ها در حقیقت از مکان نگهداری و شرایط سلامت سالمندشان اطلاع دقیق دارند، گاهی حتی به عنوان خیر و بدون آن که نسبت خود را با سالمندی که ما نگهداری می کنیم اعلام کنند، به مرکز مدنظر سرکشی می کنند و ما می بینیم درست زمانی که مثلا خونی از دماغ این سالمند می آید، همین خانواده سر و کله اش پیدا می شود و از ما شکایت می کند. یک نمونه ای که خودم به تازگی پیگیر آن بودم، مربوط به یک بیمار مزمن روان  بود که سال های سال تحت عنوان مجهول الهویه در مرکز ما تحت پوشش بود و تمام هزینه هایش را از درمان تا نگهداری می دادیم، بیماری اش تشدید شد، حدود چهار ماه در بیمارستان بستری بود و هزینه هایش صفر تا صد با ما بود، در نهایت مسیر درمان موفق نمی شود و این شخص در بیمارستان فوت می کند و از همان روز خانواده اش پیدا می شوند و موبایل من با تماس های مداوم آن ها کم مانده که بسوزد، حرفشان هم این است که چرا پیکر را به ما تحویل نمی دهند؟ گفتم باید از قاضی تحویل بگیرید چون مرحوم مجهول الهویه بوده است، می گویند نه شناسنامه اش دست ماست، مجهول الهویه نیست! شاید خنده تان بگیرد، ما یک مرکز روان جدید در یک شهرستان دایر کردیم و مجهول الهویه های مازاد بر ظرفیت مرکزی را که در همان نزدیکی بود، به مرکز جدید بردیم، همان موقع خانواده های این افراد مجهول الهویه مقابل فرمانداری شهرستان تحصن کردند و ما از فرمانداری فراخوانده شدیم که بیایید تکلیف این ها را مشخص کنید!

هرچند بخش زیادی از سوالات پاسخ داده شد اما هنوز سوالاتی باقی مانده است. جلسه به انتها رسیده و تداخل جلسه بعدی آقای مدیرکل با این میز خبری داغ، بهانه پایان ۱۲۰ دقیقه مباحثه ما با مدیران بهزیستی استان می شود.

بهزیستی را با کارهای نکرده اش می شناسند

مدیرکل بهزیستی استان همچنین در بخشی از این جلسه، با مروری بر فعالیت های این سازمان، بهزیستی را یک سازمان کثیرالوظیفه و مظلوم معرفی کرد و گفت: فکر نمی کنم هیچ دستگاه حاکمیتی دیگری را بتوانید پیدا کنید که نزدیک به ۶۰ وظیفه اساسی و ۱۷۰ فعالیت داشته باشد. نکته این جاست که ما در دو زمینه از وظایف متعددی که انجام می دهیم یعنی در زمینه افراد دارای معلولیت و سلامت اجتماعی متولی هستیم و بقیه دستگاه ها باید با ما همکاری کنند اما در زمینه های دیگر مانند بحث  آسیب های اجتماعی نقش یک هماهنگ کننده را داریم در حالی که تمام توپ ها در تمام معضلات به زمین بهزیستی می افتد. مهم ترین و بر زمین مانده ترین مسائل و معضلاتی که در این شهر و استان هست، بر گردن بهزیستی است و شما به عنوان رسانه کمک کنید تا بتوانیم به آن ها رسیدگی کنیم. متاسفانه بهزیستی را همه با کارهای نکرده اش می شناسند، نه با کارهای انجام داده اش. شما هرگز بهزیستی را با ۱۵ هزار نفر در مراکز شبانه روزی نمی شناسید بلکه با همان یک نفری می شناسید که ممکن است در طول سال یک اتفاقی برایش افتاده باشد. از طرف دیگر درباره بسیاری از وظایفی که در بهزیستی داریم، ما یکی از دستگاه های وظیفه مندی هستیم که قانون آن ها را موظف کرده است کاری را انجام بدهند.   به عنوان مثال در بحث کودکان کار و خیابان، بیش از ۱۳ دستگاه وظیفه مند هستند اما کودکان کار و خیابان را همه با بهزیستی می شناسیم و همه توپ در میدان بهزیستی است، در حالی که بهزیستی به عنوان یکی از این دستگاه ها بیشترین کار را در این زمینه انجام می دهد. در حوزه معتادان متجاهر ۱۳ دستگاه وظیفه مند هستند، شهرداری، دادگستری، نیروی انتظامی، رفاه، تعاون و کار، فنی و حرفه ای، آموزش و پرورش و... که تعدادشان به قدری زیاد است که من هر بار می خواهم آن ها را بشمارم، اسم هایشان یادم می رود. شاید یکی از دستگاه هایی که دارد در این زمینه ها کار انجام می دهد، بهزیستی است اما فقط کارهای انجام نشده، دیده می شود. ما واقعا می خواهیم این قاعده را عوض کنیم، نه به خاطر آن که شوآف کنیم بلکه برای آن که لااقل دل مردم قرص بشود.  

فیروزی به کارهای تخصصی بهزیستی که جزو خدمات لوکس به شمار می رود، اشاره کرد و یادآور شد: کارهایی هست که شاید در سطح کشور فقط بهزیستی آن ها را انجام می دهد و جزو کارهای لوکس، تخصصی، اثربخش و پرهزینه است اما هرگز به آن ها پرداخته نشده است. به عنوان مثال ما تنها دستگاهی هستیم که کارهای غربالگری را در زمینه های حساس انجام می دهیم، یکی از این غربالگری ها مربوط به حوزه شنوایی است که هزینه های فوق العاده بالا و دستگاه ها و تکنولوژی های فوق العاده مدرن و گران قیمتی دارد، هم اکنون در خراسان رضوی بیش از ۹۵ درصد نوزادانی که متولد می شوند، در خود زایشگاه غربالگری شنوایی برایشان انجام می شود تا اگر نوزادی دچار مشکل باشد، شناسایی و برای درمانش اقدام شود. ما تنها سازمان متولی هستیم که غربالگری بینایی را انجام می دهیم و تمام جامعه هدف شامل کودکان تا ۶ سال را غربالگری می کنیم تا اگر نیاز به درمان دارند، انجام شود. در خصوص غربالگری های ژنتیک و جنین و... که هزینه های بسیار گرانی هم دارد و حداقل آن هفت میلیون تومان است و ممکن است به ۴۰ میلیون تومان هم برسد، همه را بهزیستی انجام می دهد. یکی از دستاوردهای بهزیستی این است که شما امروز به ندرت مشاهده می کنید کودکی در سن مدرسه به مدرسه ناشنوایان برود، کسی هم نمی پرسد که در این زمینه چه اتفاقی افتاده است؟ هنوز هم خیلی ها به یاد دارند افرادی در جامعه داشتیم که شنوایی شان مشکل داشت و نمی توانستند با اطرافیان ارتباط برقرار کنند، گاهی آن قدر جامعه ما برای ارتباط با این عزیزان ناپخته بود که این افراد که تنها معلولیت شنوایی داشتند، گاهی دچار اختلالات روانی هم می شدند اما امروز بهزیستی در زایشگاه، نوزادان را غربال می کند، نوزادانی را که مشکل دارند، شناسایی می کند، تست های تکمیلی را انجام می دهد، برایشان سمعک می گذارد، به ازای هر کدام از این افراد ماهانه حدود دومیلیون تومان به مراکز دارای مجوز در این زمینه یارانه پرداخت می کند و این کودکان تا قبل از سن مدرسه به طور منظم در ساعات صبح تا ظهر در مراکزی که مانند مهد کودک است، به همراه مادرانشان آموزش های لازم در حوزه گفتار درمانی، تربیت شنیداری، شنوایی شناسی و بحث های روان را دریافت می کنند و همه این ها منتج به این می شود که این کودک می تواند در زمان مدرسه به راحتی صحبت و ارتباط برقرار کند و به مدرسه های عادی برود، تنها تفاوتش با کودکان دیگر این است که سمعک به گوش دارد. ما افتخار می کنیم تا آن جایی که توان داریم خدمات مان را ارائه کنیم  اما منابع محدود است و نیازها نامحدود، بنابراین دست تک تک خیران و مردم روشن ضمیر را می بوسم، افراد دریادلی که اگر نباشند ما اصلا در انجام وظایف مان ناتوان هستیم. این افراد بدون هیچ چشم داشتی و در بسیاری از موارد به صورت ناشناس می آیند و کمک می کنند. فیروزی از ضعف های بهزیستی در زمینه اطلاع رسانی به مردم هم سخن گفت و از رسانه ها در این زمینه کمک خواست. وی افزود: از رسانه ها می خواهیم که مثلا در بحث مطالبه گری، هم از بهزیستی مطالبه شود و هم از همه دستگاه هایی که متولی این موضوعات هستند، مطالبه شود. یکی دیگر از نکاتی که نیازمند اطلاع رسانی و فرهنگ سازی از طریق رسانه است، نوع برخورد با معتادان پاک شده ای است که می خواهند به جامعه بازگردند. معتادی شش ماه تا یک سال در کمپ ماده ۱۶ می ماند، بعد از آن بدون هیچ وابستگی جسمی و روحی به جامعه بازمی گردد اما هیچ کس حاضر نیست از او حمایت کند، می خواهیم به او وام اشتغال بدهیم تا حرفه ای برای خودش دست و پا کند اما می بینیم حتی پدرش حاضر نیست ضامن او بشود و خب این نوع افراد وقتی این شرایط را می بینند، درصد بازگشت پذیری شان به اعتیاد رشد پیدا می کند و همه زحمات خودشان و بهزیستی به باد می رود. همه این ها به دلیل ذهنیت منفی است که درباره این افراد وجود دارد و اصلاح همه این آسیب های اجتماعی نیاز به فرهنگ سازی دارد، مردم باید بدانند که در مواجهه با این افراد با جمعیتی زخم خورده مواجه هستند، نه زخم زننده! رهبر معظم انقلاب درباره جنگ فرهنگی همیشه هشدار می دهند، جنگی که دشمنان قسم خورده ما می خواهند از طریق آن خانواده ها را مضمحل و فساد را بیشتر کنند تا نتیجه بگیرند،   از دید من اتفاقا همین افراد آسیب دیده، زخم خورده های این جنگ فرهنگی هستند، باید نگاه جامعه به این افراد عوض بشود، افراد آسیب دیده از دید من باید بیشتر از همه طلبکار باشند چون ما همه از بُرد این تیر و ترکش ها دور ماندیم و داریم زندگی مان را می کنیم اما این افراد هستند که زخم خوردند، پس باید همگی به آن ها کمک کنیم تا از این فضا خارج  شوند.

کد خبر 63659

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 7 =

خدمات الکترونیک پرکاربرد